داستان سریال
مجموعه هشت قسمتی بر اساس کتاب لئونی فریدا "کاترین دو مدیچی: ملکه رنسانس فرانسه".
درباره سریال
فکر می کنم دلیل این که این کار برای من کارساز است این است که گربه دی مدیچی داستان خود را به شیوه ای طنز بازگو می کند. این زبان در گونه است، اما لحظاتی از درام تلخ. من را به یاد تلاقی بین فاحشه ها و دوره ای دیگر می اندازد. گربه جوان شکستن دیوار چهارم گاهی کارساز است زیرا گربه بزرگتر است که داستان گربه جوانتر را تعریف می کند. درب بازکن هوی متال مسیر را تعیین می کند که در اینجا چه چیزی انتظار می رود. سامانتا مورتون یک نیروگاه است و مانند ایوا گرین، نقشهای شرور یا ترسناک را با دقت باورکردنی ایفا میکند. او این بسیار بی رحم، اما متفکر، همفکر اما مهربان، در نهایت یک بازمانده سیاسی را اعدام می کند (و حمل می کند). قرار نیست برای همه باشد، اما من از این کار لذت می برم.